فرقی نمی کند گودال اب باشی یادریایی بی کران...مهم این است که اسمان رادرخودنشان دهی
دنبال من میگردی و حاصل ندارد
این موج عاشق کار با ساحل ندارد
باید ببندم کوله بار رفتنم را
مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد
من خام بودم، داغ دوری پخته ام کرد
عمری که پایت سوختم قابل ندارد
من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی:
از برف اگر آدم بسازی دل ندارد
باشد ولم کن باخودم تنها بمانم
دیوانه با دیوانه ها مشکل ندارد
شاید به سرگردانی ام دنیا بخندد
موجی که عاشق میشود ساحل ندارد
مهدی فرجی
ای دریای وسیع
ای کوه بلند
من ایستاده ام
ابی ترازدریا
قائم ترازکوه
مراببینید
من گمشده ام رایافته ام
حس کرده ام
من خدایم رادارم
نه از زوزه ی گرگ میهراسم
نه ازغرش شیر
چشم هایم راشسته ام
جوردیگردیده ام
من کودک نوپای دلم راتاعرش میبرم
اری سهراب
تاشقایق هست زندگی میکنم
اخوان مراببین دیگرسردنیست
گرم شده ام
این روزها
هوای دلم رابس جوانمردانه گرم کرده است...
چطوربود؟؟؟؟؟؟؟